همسرشهید علی ایرانمنش در مصاحبه خود بیان کردند: «ایشان همیشه از خدا می‌خواستند که شهید شوند و اولین تیر هم به پیشانی ایشان بخورد و می‌گفتند که هیچ وقت برای من گریه نکنید من به آن چیزی که می‌خواستم رسیدم و علی وار شهید شدم.»
کد خبر: ۵۳۹۸۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
حجت الاسلام عرب پور مسئول نمایندگی ولی فقیه سپاه ثارالله به همراه فرمانده سپاه ثارالله و امام جمعه کرمان، با خانواده شهیدان « مصطفی مرتضایی و علی ایرانمنش » دیدار و گفتگو کرد.
کد خبر: ۵۳۴۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۹
یادواره روحانی شهید « علی ایرانمنش » و 3 معلم شهید تربیت بدنی استان کرمان در سالن اجتماعات آموزش و پرورش استان برگزار شد.
کد خبر: ۵۳۱۴۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۳
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
در خاطرات «فاطمه پورجوپاری» همرزم شهید " علی ایرانمنش " آمده است: یکی از دردناک‌ترین صحنه‌هایی که دیده‌ام، صحنه رویارویی با پیکر نوجوان شهید « علی ایرانمنش » بود، چهره‌ی پاک و معصوم علی، ما را میخکوب کرد. به قدری او را شکنجه کرده و با قنداق تفنگ به صورت و بدنش کوبیده بودند که صورتش له و استخوان‌هایش شکسته شده بود. جنازه علی را که دیدم به نظرم آمد یک مرد چهل ساله را اینگونه شهید شهید کرده‌اند.
کد خبر: ۵۳۰۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۴
معرفی کتاب؛
کتاب «باروت بیداری» شامل خاطرات شهید حجت‌الاسلام « علی ایرانمنش » از شهدای ترور استان کرمان می باشد که توسط «آذر همتی» به رشته تحریر درآمده است.
کد خبر: ۵۲۹۶۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۸
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
نوید شاهد – در خاطرات «علی نظری» همرزم شهید " علی ایرانمنش " آمده است: خیلی سریع خبر بازگشایی ادارات و مدارس در اطراف پیچید و مردم کم کم به سوی شهر پیرانشهر روان شدند. 4 مقر برای بازرسی در اطراف شهر مستقر کردیم که ضد انقلاب از این فرصت برای حمل سلاح و بمب و مواد منفجره استفاده نکند. علی در یکی از این مقرها خدمت می‌کرد و هر کاری از دستش بر‌می‌آمد دریغ نداشت.
کد خبر: ۵۱۸۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۹
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
نوید شاهد – در خاطرات «علی نظری» همرزم شهید " علی ایرانمنش " آمده است: در جمع 14-15 نفره‌ی ما، علی بیشتر از همه دغدغه‌ی برپایی نماز جماعت را داشت و هنگام نماز، سریع اذان و اقامه را می‌گفت و دیگران را برای نشستن در صف نماز جماعت، دعوت می‌کرد.
کد خبر: ۵۱۸۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۸
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
نوید شاهد – علی یک روز آن گونه بدرقه شد و یک روز هم پیکر مطهرش که زیر شکنجه‌ی گروهک‌های ضد انقلاب تغییر کرده بود، باشکوه و عزت وارد شهر کرمان شد و پدر بزرگوارش به استقبالش آمد.
کد خبر: ۴۹۱۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۶
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
ماشین در مسیر، به کمین ضد انقلاب برخورد کرده بود، متأسفانه شهید ایرانمنش زنده به دست عوامل گروهک‌ها افتاد. بعد از چند روز جنازه‌اش را تحویل گرفتم و دیدم که آثار شکنجه و سوختگی و داغ شدن روی بدنش بود.
کد خبر: ۴۷۵۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
علی با اسلحه‌ای که هم قد خودش بود، در برف هم نگهبانی می‌داد. این هنر علی بود که توانست در چنین شرایطی حضور فعال داشته باشد ولی برای ضد انقلاب کشتن نوجوانی مانند علی، هنر نبود.
کد خبر: ۴۶۸۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۳۰
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
شهید « علی ایرانمنش » شعار "مرگ بر منافقین" را چنان غرا فریاد کشید که گویا 40-50 نفر دارند شعار می‌دهند، غریو صدایش مرا به لرزه درآورد.
کد خبر: ۴۶۰۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۹
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
یک شب نیرو برای نگهبانی کم داشتیم و علی داوطلب شده که دو شیفت پشت سر هم نگهبانی بدهد و برای اینکه از خستگی دچار خواب آلودگی نشود، دست خود را بریده و نمک روی آن ریخته بود تا سوزش این بریدگی خواب را از چشمانش برباید.
کد خبر: ۴۵۱۷۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۴
بانو "طاهره ایلاقی" مادر دانش آموز شهید " علی ایرانمنش " پس از تحمل یک دوره بیماری، دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۴۵۱۷۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۴
من که خواستم وارد شدم به آن سرزمین به من اجازه ورود ندادند و من اشاره به آقای ایرانمنش کردم و حاج آقا گفتند: بگذارید ایشان هم وارد شوند او از خودمان است من هم لبیک گویان وارد شدم.
کد خبر: ۴۴۵۵۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۷
به مناسبت سالروز ولادت روحانی شهید «علی ایرانمنش»:
هنگام ازدواج آقای ایرانمنش یکی از نزدیکان به او گفته بودند که با لباس روحانیت وارد مجلس عروسی نشود و آن لباس را در بیاورد، اما ایشان قبول نکردند و با همان لباس مقدس روحانیت در مراسم عروسی حاضر شدند و مراسم ازدواج ما بسیار ساده برگزار شد.
کد خبر: ۴۴۳۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳
برشی از کتاب «بگو به جان امام»
علی، با اینکه نوجوان و 15 ساله بود، اما در هنگام برخورد با خانم‌ها همیشه سرش پایین بود و به کسی نگاه نمی‌کرد.
کد خبر: ۴۴۱۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱
با رزمندگان حالتی دیگر داشت . به آنها عشق می ورزید و همیشه حال آنها را مد نظر قرار می داد. معتقد بود: این بچه ها (رزمندگان) آبروی اسلام را حفظ می کنند و اینها امیدهای امام عزیز هستند.
کد خبر: ۴۲۸۲۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۷
معرفی کتاب؛
کتاب "حسین جان" به بیان زندگی و خاطرات شهید «حسین ایرانمنش» می پردازد.
کد خبر: ۴۲۷۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
درباره دانش آموز شهید «علی ایرانمنش»؛
شهید ایرانمنش در پیرانشهر که بود، غذایش را با بچّه‌های کُرد و فقیر قسمت می‌کرد و حتّی برای بچّه‌های کُرد، کلاس درسی و آموزش قرآن تشکیل داده بود.
کد خبر: ۴۱۳۱۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۸
پیرزن خرابه نشین به مادرم گفته بود: «وقتی من مریض می‌شدم، علی به من رسیدگی و از من پرستاری می‌کرد. در چراغ من، نفت می‌ریخت و آن را روشن می‌کرد تا سرما کمتر مرا اذیت کند،گاهی غذایش را می‌آورد و با هم می‌خوردیم.
کد خبر: ۴۱۱۸۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۹